بدون عنوان
احساس میکنم این روزها تکه ای از زمانند که از بقیه ی لحظات زندگی ام جدا شده اند، یعنی من همون زهرای روزهای خاله بازی و جشن تولد گرفتن برای عروسکها هستم؟، روزهای بوی دفتر و کتاب نوی اول مهر، روزهای اشک ریختن های کودکانه جلوی آینه، روزهای شاگرد اول بودن های مدرسه، روزهای کنکور،روزهای احساسات متناقض ورود به دانشگاه، روزهای دلتنگی های خوابگاه الزهرا دم غروب، روزهای فانتوم دانشکده، روزهای عشق و دلبستگی، روزهای چند صباح زندگی مشترک در یک اتاق، روزهای امامزاده صالح رفتن ها، روزهای..........
نویسنده :
مادر و پدر
12:17